چرا من علاقمند به دین شدم ؟ -قسمت اول-

ساخت وبلاگ

رفیق

بله ، واژه ای به همین سادگی. وقتی به سالن مطالعه ی مسجد می رفتم تا برای کنکور درس بخوانم ، اخلاق و صفای بچه های مسجد من را جذب کرد. کسانی که باحال بودند و پر انرژی ، خنده رو بودند و با عشق. اهل بازی و تفریح و کارهای زیاد ِ فرهنگی. اینقدری کار برای انجام داشتند که نه تنها بیکاری هایم را از بین می برد ، بلکه مقدار بی نهایتی از فاز مثبت وارد خونم می کرد.

اولین بار بود که فضای اجتماعی ِ مثبت را تجربه می کردم، و چه لذتی داشت. بازی ِ والیبال شب های ماه رمضان ، اعتکاف ، مراسم های عزاداری از جنس ِ خاص و ... .

گاهی یک سلام با یک لبخند ، یک زندگی را عوض می کند. این شعار نیست چون از شعار بیزارم. این یک تجربه است.

عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 21 تاريخ : جمعه 25 فروردين 1396 ساعت: 19:22