به تماشای فیلم یتیم خانه رفتم .
.
فیلم فاخری که روایت یک داستان غریب و مهجور مانده از تاریخ این مملکت است ، که حتی در کتابهای تاریخ دبستان و دبیرستان هم نامی از آن نیامده ؛ قصه ی هولوکاست ایرانی ، کشته شدن نیمی از مردم ایران (9 میلیون نفر) در زمان اشغال ایران توسط نیروهای انگلیس و روس ، در اثر قحطی و وبای حاصل از شیطنت های اجنبی ، بالأخص انگلیس رذل.
چیزی که روی پرده نمایش داده شد، یک مستند است نه یک فیلم. در یک فیلم ، قصه وجود دارد، تعلیق وجود دارد، حاشیه های جذاب وجود دارد... چیزهایی که در این روایت تاریخی ، در بین انبوهی از اطلاعاتی که فیلمساز در پی انتقال آن است ، وجود ندارند و یا خیلی کم رنگ اند. دقیقا همین نقد در مورد فیلم های سیانور (که مربوط به مجاهدین خلق بود) و محمد رسول الله (روایت کودکی پیامبر) وجود دارند. من نمی دانم چرا فیلم سازهای ارزشی این کشور ، این راه و روش را برای ساختن فیلم انتخاب کرده اند ؟! چرا کمی از اصغر فرهادی یاد نمی گیرند ؟! یا از آقا ابراهیم حاتمی کیا ؟!
سینما راه و روش خودش را دارد. تنها سوژه ی جذاب برای داشتن یک فیلم خوب کافی نیست ، سوژه باید خوب پروده شود ، بعد به خورد ملت داده شود تا مردم عادی از دیدن چنین فیلم هایی خسته نشوند (که من در هر سه ی این فیلم ها خستگی را در بین مخاطب عوام به صورت مشهودی دیدم).
اما همه ی مردم ایران ، دیدن این فیلم را به کشورشان مدیونند ، اگرچه آن طورها که باید ، خوب ساخته نشده . امثال چنین فیلمی ، میلیاردها بار شرافت دارد بر فیلم فارسی هایی مثل سلام بمبئی که از دیدن آمار فروشش می خواهم هق هق گریه سر بدهم.
برچسب : فیلم یتیم خانه ی ایران,فیلم یتیم خانه ایران,فیلم یتیم خانه ایرانی, نویسنده : dshishlika بازدید : 119