دستی "بر جام" باده و دستی به زلف یار ... پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم !

ساخت وبلاگ

روحانی آمد و دوران روحانی مچکریم ! آغاز شد.

اولین چیزی که نشان شد ، رابطه با غرب ، لغو تحریم ، ایستادن چرخ ِ سانتریفیوژها.

بعد از آن چرخیدن ِ چرخ زندگی مردم.

اقتصاد صد روزه. سبد کالا. لوزان . هتل کوبورگ . مذاکرات پشت درهای بسته و نهایتا "برجام".

پسا برجام شروع شد. اثرات برجام مثل ِ خورشید تابان بود. هر که نمی دید کور لقب گرفت. کم کم سیف -رئیس بانک مرکزی- هم که خودی بود، مبتلا به کوری شد. این شد که برجام از آفتابیت خود ساقط شد و تبدیل گشت به نهال باغ و تا ثمر دادنش "صبر" باید.

=======================

و این برای ِ من قابل پیش بینی بود. حرف درست همین است. هر تصمیمی ، نیازمند فرصت است تا آثارش را آشکار کند. پس صبر باید . پس چرا آقای رئیس جمهور ، پس چرا ای سیاستمداران ، این همه عجولید؟ چرا این همه پوپولیست؟! چرا در صدد فریب مردمید؟!

من با دنیای سیاست به این روش مرسوم مخالفم. در این سیاست نباید صادق بود. باید دروغ گفت. ما میدانیم که اقتصاد ِ کشور ما ، نظام ِ اداری ِ کشور ما و فرهنگ عمومیِ مردم کشورِ ما مشکل دارد. اما وقتی کاندید ریاست جمهوری می شویم وعده ی دروغ می دهیم که صد روزه اقتصاد را رونق می بخشیم. می گوییم مردم کشور ما عالی هستند، و ما همه چیزمان خوب است و فقط رئیس جمهورمان خوب نیست که باید عوض شود تا من بشوم. آنوقت همه چیز درست می شود. مثالهایم را از این رئیس جمهور انتخاب کرده ام چون بیشتر در ذهن ماست. و گرنه قبلی هم همین بود و قبلتریش.

+حرفهام جناحی نیست. روند ِ کلی کشور در این زمینه مورد ِ نقد است.

+ سیاسی نمی نویسم. گفتم که ! این سیاست را قبول ندارم.

عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 34 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 9:38